ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 51 ساله )

با سلام. مدت یک‌ ماه است که همسرم فوت کرده و حالم خیلی بد است. نه خواب دارم و نه خوراک. غصه مشکل مالی را نمی خورم ولی احساس تنهایی و بی کسی امانم را بریده است. نمیدانم چه خاکی بر سرم بریزم. ای کاش من هم همراه او مرده بودم.


مشاور (خانم قربانی)

با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.

از فوت همسرتان گفتید و احساس تنهایی پس از او.
دوست عزیزم، در ابتدا فوت همسرتان را تسلیت عرض میکنم و صبر جزیل را از خداوند منان برای شما مسئلت میدارم. شرایط مساعدی ندارید و این نابسامانی گزارش کاملا طبیعی و قابل پیش بینی و قابل درک است. همسر عزیزترین و نزدیک ترین فرد برای هر کسی است. برای زنان، همسر یک تکیه گاه عظیم و محکم و یک امنیت بی پایان محسوب میشود. با این تفسیر، فقدان او نیز سخت و سهمگین خواهد بود و جای خالی اش دل را محزون میکند.
همراه ارجمند، سعی کردم حال شما را درک‌ کنم و مانند شما به این اتفاق تلخ بنگرم. اما چه خوب است شما نیز، نگاهتان را به خارج از دایره حزن خود معطوف کنید. با حقیقت ماجرا بنگرید و اینکه ما در یک دنیایی فانی زندگی میکنیم که پیچیده در سختی و مشقت است و هر روز ادمی در آن درگیر ابتلاست. یک روز خداوند با عطای نعمت و دیگر روز با گرفتن نعمت امتحان‌ میکند. روزی با وجود همسر مهربانتان آزموده شدید و اکنون با نبود او. این‌ امتحان با سطوح مختلفش برای همه آدمیان وجود دارد و همه برای این است که با راضی بودن به رضای الهی و تقدیر خود، به کسب رضایت الهی برسیم. به خدایی چشم بدوزید که شاهد تمام رنجهای و سختیهای شماست. به تصمیم او راضی باشید و از خود او. برای پذیرش ان، صبر مسئلت کنید. در ادامه به قرآن پناه ببرید و خداوند را انیس قرار دهید. معوذتین را زیاد بخوانید. سعی کنید در طول روز با فرزندان و نوه های خود و یا دیگر اقوام، در ارتباط باشید و از ایشان‌ بخواهید شما را تنها نگذارند. خود را با کاری مشغول سازید و حتی شده به اجبار، به بیرون از منزل بروید. صبور باشید و اجازه دهید زمان این داغ را برایتان اسان کند. از گریه کردن و پذیرش احساس خود اجتناب نکنید. با اطرافیان صحبت کنید و احساسات خود را پنهان‌ ننمایید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.